نقاشی
بچـــه کـــه بـــاشی
از “نقـــاشی”هـــایتـــ هـــم
مــی تــواننــد بـــه روحیـــاتــ و درونیـــاتتــ پی ببــرنـــد ،
بـــزرگ کـــه مــی شـــوی
از حــرفهـــایتـــ هـــم نمــی فهمنـــد تـــوی دلتــ چـــه خبـــر استــ !
::
::
تـ ـو بـ ـرو…
مـ ـن هم برای اینکـ ـه راحـ ـت تربروی…
می گویـ ـم : برو “خیـ ـالی نیسـ ـت “
امـ ـا…
کیسـ ـت که ندانـ ـد…
بی تـ ـو…
تنهـ ــا چیـ ـزی کـ ــه هسـ ـت…
“خیـ ـال توسـ ـت” …
::
::
کنج گلویم قبرستانیست پر از احساس هایی که زنده به گور شده اند به نام بغض !
::
::
اشک ها قطره نیستند بلکه کلماتى هستند که مى افتند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسى را که معنى این کلمات را بفهمد …
::
::
ردیف را گم کرده ام
قافیه را رها
آزادِ آزاد
درد می کشم …
[ یکشنبه 92/11/27 ] [ 9:54 عصر ] [ NIKA ]
نظر